رویای آن, سپس آن را انجام دهد: پیدا کردن تو رفتگی در دیوار شما در زندگی: قسمت 3 از 3 قسمت سری
[ad_1]
این آخرین قسط از 3 قسمت سری بررسی این که چگونه ما در کنترل سرنوشت خود ما و چگونه ما می تواند مثبت خودمان را وادار به پیدا کردن ما تو رفتگی در دیوار در زندگی ما رویاها و رسیدن به اهداف ما در طول راه. در این مقاله نهایی من با شما به اشتراک گذاشتن یک زندگی واقعی به عنوان مثال از نحوه استفاده از انرژی های مثبت تلاش و قدرت را به نوبه خود نگران وضعیت را به یک تجربه مثبت. من این:
“میمی Bloopers” اولین تجربه عملکرد
من تصمیم گرفتم به دنبال رویای من از تبدیل شدن به یک ترانه سرا و مجری در حالی که نزدیک شدن به وسط سن. آن را یک تصمیم عجولانه بر اساس a mid-life crisis, اما یکی که گذاشته خفته در زیر آگاهی برای مدت زمان طولانی. من عاشق انجام و فقط منتظر لحظه مناسب به این شور و شوق را به تمرکز.
تمایل من به دنبال آهنگسازی-انجام تجربه قبل از مخاطبان زنده در اصل تحت فشار قرار دادند توسط خواهر من روزماری که قربانی سکته مغزی در سن 42 و همچنین عضو اپوس (سازمان “مردم بی توسط سکته مغزی) در شهرستان Westchester, New York. او بزرگترین فن با استفاده از تمام نفوذ خود را به مجموعه من برای اولین اجرای عمومی. من نمی دانم که چگونه او آن را انجام داد اما در سالن بسته بندی شده بود به ظرفیت فوق العاده مخاطبان است. من باید اعتراف, من بسیار عصبی است که روز دچار یک مورد بد از مرحله وحشت. من خیلی تاکید کردن که من تا به حال توسعه یافته اندکی در مورد التهاب حنجره. در عملکرد من مورد استفاده, انواع, لباس, کلاه, کلاه گیس و کنسرت بربس برای انتقال موضوع و خلق و خوی شخصی من ترکیب همراه با برخی از برادوی آهنگ که من برنامه ریزی شده بود به آواز خواندن. من سیگار نمی کشم اما من تصمیم به عمل واقعی زیبا است که روز و پف دور سیگار در حالی که آواز خواندن تلاش برای استنشاق دود و فشار آن را از طریق بینی. که چیزی اشتباهترین من می تواند که تا کنون انجام شده است. من باید اقدام به عمل در خانه به جای قبل از مخاطبان زنده است. من سوخته من سوراخهای بینی ساخته شده است که من سرفه های وحشتناکی آوردن اشک به چشمان من. من بیشتر فشرد در سیگار بیشتر از من کلاه گیس را تغییر رو به جلو به سمت چشمان من. من وحشت زده شد که این امر در آتش گرفتن. چه منظره ای وجود دارد من در صحنه به دنبال کاملا مضحک با من lop طرفه کلاه گیس پوسیده کفش ورزشی سه اندازه بیش از حد بزرگ و عظیم پر بوا پیچیده در اطراف گردن من در تلاش برای آواز خواندن “ظرافت” از “سلام دالی.”
در من شدید عصبانیت صدای من شروع به شکستن به من رسیده این زمین بالاتر و در حالی که در حال حرکت آغوش من من از دست رفته من تعادل و سقوط کرد به عقب. همه وزن من سقوط کرد و در مقابل میز سرپا نگه داشتن آوردن یک گلدان شیشه ای توفنده به زمین. خوشبختانه من هیچوقت خودم قطع زمانی که من سقوط کرد. وجود شیشه ای بیش از همه طبقه و یک صندلی در کنار میز گرد سرپا نگه داشتن. بلافاصله به عنوان اگر در نشانه یک سرایدار به نظر می رسد از هیچ جا بر روی صحنه و شروع به سوت زدن او به عنوان جاروب دور شیشه های شکسته. من صدای معلمان همیشه به من توصیه کرد که اگر من تا به حال در یک منحرف وضعیت در حالی که انجام من باید متمرکز باقی بماند و همچنان با من آواز. جمعیت roared با خنده به عنوان آنها را تماشا ظاهری کمدی عمل سرایدار در پس زمینه فراگیر در حالی که من آواز. چقدر افتضاح آنها به نام من خیط و پیت کردن-یو پی اس های کمدی. سمت راست پس از آن و وجود دارد, من می دانستم که من به اصطلاح حرفه ای بود بیش از فقط به عنوان به زودی به عنوان آن را آغاز کرده بود.
زندگی حرفه ای من به امید شروع شد و به عنوان یک خواننده حرفه ای و نه به عنوان یک کمدین است. من می خواستم روی زمین به باز کردن و من فرو برد. هیچ چیز به خوبی پیش می رفت. من خیلی ناراحت بود. من بسته بندی شده تا همه چیز را و سمت چپ ساختمان به عنوان سریع که من می توانم.
در ماشین من نمی گویند بیش از حد به خواهر من حتی اگر او در تلاش بود به صدا شاد. من دور از وجد آمدیم. بر خلاف من شروع به گریه کننده است که من نباید بدست به این کسب و کار. شاید من باید گوش به ماما و فقط در ادامه به خواندن با گروه کر کلیسا به عنوان یک بازگشت به بالا خواننده. من شروع lamenting است تمام هزینه های من تا به حال متحمل شده به منظور رسیدن به این نقطه است. خرید یک نام تجاری جدید پیانو, آموزش صوت و خصوصی پیانو درس زمان سرمایه گذاری در موسیقی ترکیب 2 سال آموزش آواز در Leneve مدرسه موسیقی و هنر, ضبط حرفه ای از دو تا از آهنگ های من همه از دست رفته است. من در چنین فاسد و خوی کاملا دلسرد شده است. اجازه دهید آن صورت هیچ کس ایمنی بدن به دلسردی. آن را به همه ما در یک زمان یا دیگر چون “زندگی یک فرآیند اتفاق می افتند که در آن ما حرکت از سهولت نسبی به نقطه بحران است.” رویای من بود شروع به لغزش دور به من اجازه من نگرش مثبت به عده با احساسات منفی است. من تا به حال بسیاری از پیش بینی که برای اولین بار عملکرد اما از آنجایی که من نمی بینم نتایج من امیدوار بودم برای این سوخت من دلسردی.
من اذیت شدن با من و گفت: “چه چیزی اشتباه است با شما لطفا توقف با تمام این درام. به اندازه کافی از این “وای بر من” ذهنیت است. برای اینکه چنین مثبت فکر, فرد, شما به من خیره کردن. این بود که اول خود را نشان می دهد و شما در حال حاضر تماس آن واریز شده? که راه می رود! گاهی اوقات آن را خوب گاهی اوقات آن را افتضاح است. شما باید به یاد بگیرند که چگونه به رفتن با جریان. شما نیاز به خزیدن قبل از اینکه شما راه رفتن و پیاده روی قبل از شما اجرا. بنابراین متوقف شود تا سخت خود را. به صداقت, من فکر کردم شما فوق العاده و خنده دار. من تقریبا خیس شلوار من زمانی که شما بودند خفگی در سیگار و در بخشی که در آن شما افتاد و شکست شیشه است. مخاطبان roared. شما می خواهید مردم به یاد داشته باشید شما نمی کنید ؟ نگاه در سمت روشن. در اینجا یک ایده فوق العاده… چرا شما نمی سعی کنید اضافه کردن برخی از کمدی موقعیت به هر یک از خود را نشان می دهد. آن را چیزی شبیه به یک واریته سبک کمدی, انواع عمل می کنند.” من به یاد داشته باشید گفت: “این نیست که یک کمی قدیمی و از مد افتاده?” “چه کسی مراقبت کنید ؟ مردم نیاز به خنده و شما همیشه می توانید آنها را به دست کشیدن مرده با آهنگ. برای آن دختر است.” خدا را شکر برای من خردمند خواهر بزرگتر و فروتنی درس که یاد گرفتم از همه از این.
از آنجا که اولین تجربه با وجود تمام موانع و موانع و شکست های که من تا به حال مواجه می شوند در طول سال به عنوان یک ترانه سرا-نوازنده من هنوز هم قادر به نوشتن و انجام بیش از 25 آهنگ اصلی. من شروع به احساس بسیار با اعتماد به نفس بیشتری در مورد پیشرفت و آینده در زمینه سرگرمی. وجود دارد چند سال است که موفق تر از دیگران تا زمانی که متاسفانه یک تصادف آورده و بسته به این فصل از زندگی من است.
یک بار دیگر خودم را ایستاده بر روی پرتگاه از ساخت یک تصمیم آگاهانه به دنبال رویای دیگر با یک میل شدید به چوب با آن. اگر چه عملکرد من به عنوان یک مدیر سایت و وبلاگ نویس ممکن است به نظر می رسد کمتر جذاب, من تا به حال هیچ تاسف در مورد زندگی حرفه ای من تغییر. در حال حاضر من اضافه شده یکی دیگر از تمایل قلبی به لیست من از موفقیت به عنوان من در حال کار بر روی تبدیل شدن به یک نویسنده موفق. این است هدف من این است که توخالی من می خواهم برای پر کردن و زمانی که من وجود دارد این است که در آن من باقی خواهد ماند.
به عنوان شما می توانید برای خودتان را ببینید, داشتن یک مثبت یا منفی در روند فکر می کند تفاوت قابل توجهی در پیدا کردن تو رفتگی در دیوار شما در زندگی است.
مثبت فکر مردم را به استفاده از تمام فرصت های در دسترس به آنها را آزاد خود را از همه خود محدودیت های تحمیل شده. این افراد نه تنها باید یک تصویر واضح در ذهن خود را از آنچه آنها می خواهند بلکه از جایی که آنها می رویم. آنها می دانند که اگر آنها را بر روی آن نگه دارید رویای طولانی به اندازه کافی به اندازه کافی واضح و با اطمینان به اندازه کافی آن را جذب کند همه چیز را که به آن نیاز دارد به تحقق. کسی است که یک نگرش مثبت نسبت به نقش خود در زندگی را از خواب بیدار احساس خوبی در مورد خودش خواهد شد و انتظار چیزهای باور نکردنی اتفاق می افتد. گاهی اوقات او و یا او را مجبور تاسف تجارب در طول راه اما راز موفقیت این است که اجازه نمی دهد کسانی که از تجارب به حکومت یکی از افکار روزانه. آنها فقط ادامه رو که خوب بیشتر اتفاق خواهد افتاد و مطمئن شوید به اندازه کافی این اتفاق نمی افتد چرا که “مانند مانند جذب.”
من امیدوار هستم که همانطور که شما خواندن این مقاله شما تبدیل خواهد شد و همه از کار اخراج شده تا پیدا کردن عزم جدیدی را به چیزی موفق از زندگی خود را. اگر شما, سپس همه چیز را که من گفته شده است ارزشمند است. شما در حال حاضر در راه خود را به پیشرفت. رویای آن, سپس آن را انجام دهد: پیدا کردن تو رفتگی در دیوار شما در زندگی است. آن را در حال حاضر وجود دارد فقط در حال انتظار برای شما را به آن ادعا.
“نگه دارید و به رویایی که تا کنون نمی اجازه دهید آن را بروید و… برای آن است که قدرت و شجاعت خود را در هنگام سفر به پایین جاده زندگی.
صبر یک فضیلت است اما امید است به مراتب بهتر است. بنابراین بر روی آن نگه دارید رویای تمسك به رویایی که مهم نیست که چقدر قدیمی است.”
میریام B. مدینه
[ad_2]